یا حسین

  • خانه 
  • حسرت بر دل نشسته پندانه یک روز از زندگی شکر گزاری شب آرزوها شب یلدا 

شب یلدا

شب یلدا یا همان شب چله درازترین شب سال، آخرین روز فصل پاییز و اولین شب فصل زمستان است. در این شب فاصله بین غروب خورشید تا طلوع خورشید در صبح اول دی ماه بیشترین طول شب را دارد، طولانی‌ترین شب سال به این معنا نیست که طول این شب نسبت به شب‌های دیگر خیلی بلند تر است بلکه گاها این طولانی بودن به کمتر از یک دقیقه می‌رسد.

ایرانیان از دیرباز بر این باور بوده‌اند که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلند تر شده و تابش نور ایزدی افزونی می‌یابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید می‌خواندند و برای آن جشن بزرگی برپا می‌کردند.

تاریخچه و فلسفه شب یلدا

شب یلدا و جشن‌هایی که در این شب برگزار می‌شود، یک سنت باستانی است و پیروان میتراییسم آن را از هزاران سال پیش در ایران برگزار می‌کرده‎اند. در این باور یلدا روز تولد خورشید و بعدها تولد میترا یا مهر است. بسیاری بر این باورند که ریشه‌ی پاس‌داشت شب چله میراث قوم کاسپیان است.

 

کاسپ‌ها از اولین اقوام اریائی هستند که وارد ایران شدند. آن‌ها مردمانی با چشم‌های کبودرنگ و موهای بور بودند که ابتدا در گیلان امروزی سکنی گزیدند و پس از چندی به نقاط دیگر ایران مهاجرت کردند.

 

یلدا ریشه‌ای از زبان سریانی دارد که به معنای زایش و تولد است

 

چون تاریکی فرا می‌رسید در پرتو روشنایی آتش تاریکی اهریمنی را از بین می‌بردند. در این شب مهم یا تولد خورشید افراد دور هم جمع می‌شدند و جهت رفع این نحوست آتش می‌افروختند و خوان ویژه مانند سفره یی که عید نوروز تهیه می‌کنند اما محتویات آن متفاوت است می‌گستراندند و هر آنچه میوه تازه فصل که نگهداری شده بود و میوه‌های خشک در سفره می‌نهادند.

 

این سفره جنبه دینی داشته و مقدس بود و از ایزد خورشید روشنایی و برکت می‌طلبیدند تا در زمستان به خوشی سر کنند و میوه‌های تازه و خشک و چیزهای دیگر در سفره تمثیلی از آن بود که بهار و تابستانی پربرکت داشته باشند و همه شب را در پرتو چراغ و نور و آتش می‌گذراندند تا اهریمن فرصت دژخویی و تباهی نیابد.

چله اول‌چله 

 که اولین روز زمستان و یا نخستین شب آن است تولد مهر و خورشید شکست ناپذیر است، زیرا مردم دوره‌های گذشته که پایه زندگی‌شان بر کشاورزی و چوپانی قرار داشت و در طول سال با سپری شدن فصل‌ها و تضادهای طبیعت خو داشتند و بر اثر تجربه و گذشت زمان با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت حرکت و قرار ستارگان آشنایی یافته و کارها و فعالیتشان را براساس آن تنظیم می‌کردند.

 

به تدریج دریافتند که کوتاه‌ترین روزها آخرین روز پاییز یعنی سی‌ام آذر و بلندترین شب‌ها شب اول زمستان است اما بلافاصله بعد از این با آغاز دی روزها بلندتر و شب‌ها کوتاه تر می‌شود.

فلسفه شب یلدا در ایران باستان

یلدا در ۱۰۰۰ سال پیش 

در زمان ابوریحان بیرونی به دی ماه، «خور ماه» (خورشید ماه) نیز می‌گفتند که نخستین روز آن خرم روز نام داشت و ماهی بود که آیین‌های بسیاری در آن برگزار می‌شد. از آن جا که خرم روز، نخستین روز دی ماه، بلندترین شب سال را پشت سر دارد پیوند آن با خورشید معنایی ژرف می‌یابد.

 

از پس بلندترین شب سال که یلدا نامیده می‌شود خورشید از نو زاده می‌شود و طبیعت دوباره آهنگ زندگی ساز می‌کند و خرمی‌ جهان را فرا می‌گیرد.

جشن کریسمس یا جشن شب یلدا

مراسم شب چله از طریق ایران به قلمرو رومیان راه یافت و جشن «ساتورن» خوانده می‌شد. جشن ساتورن پس از مسیحی شدن رومی‌ها هم اعتبار خود را از دست نداد و ادامه یافت كه در همان نخستین سده آزاد شدن پیروی از مسیحیت در میان رومیان، با تصویب رئیس وقت كلیسا، كریسمس (مراسم میلاد مسیح) را ۱۷ دسامبر قرار دادند كه چهار روز و در سال‌های كبیسه سه روز بیشتر از یلدا فاصله ندارد و مفهوم هر دو واژه هم یكی است. از آن پس این دو میلاد تقریباً باهم برگزار می‌شده‌اند.

 

آراستن سرو و كاج در كریسمس هم از ایران باستان اقتباس شده است، زیرا ایرانیان به این دو درخت مخصوصاً سرو به چشم مظهر مقاومت در برابر تاریكی و سرما می‌نگریستند و در خور روز؛ در برابر سرو می‌ایستادند و عهد می‌کردند كه تا سال بعد یك نهال سرو دیگر كشت كنند.

تاریخچه و فلسفه شب یلدا

آداب و رسوم در شب یلدا

جشن شب یلدا در ایران امروز نیز با گرد هم آمدن و شب‎نشینی اعضای خانواده و اقوام در کنار یکدیگر برگزار می‎گردد. آیین شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوه‌های گوناگون است که همه جنبه نمادی دارند و نشانه برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی ‌می‌باشند.

در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ رسم می‌باشد. تزیینات رنگین سفره شب یلدا جلوه خاصی به این شب طولانی بخشیده است.

برگزاری آیین یلدا در سراسر ایران

شب زنده داری شیرازی‌ها

 مردم شیراز در شب یلدا به شب زنده داری می‌پردازند و برخی نیز بسیاری از دوستان و بستگان خود را دعوت می‌کنند. آن‌ها در این شب سفره یی می‌گسترانند که بی شباهت به سفره هفت سین نوروز نیست و در آن آینه را جای می‌دهند. گونه‌های بی شمار آجیل و تنقلاتی چون نخودچی، کشمش، حلواشکری، رنگینک و خرما و میوه‌هایی چون انار و به ویژه هندوانه خوراکی‌های این شب را تشکیل می‌دهند. 

هندوانه آذربایجان

 در آذربایجان مردم هندوانه چله (چیله قارپوزی) می‌خوردند و باور دارند که با خوردن هندوانه لرز و سوز و سرما به تن آن‌ها تاثیری ندارد.

سوگند دادن در اردبیل

در اردبیل رسم است که مردم، چله بزرگ را سوگند می‌دهند که زیاد سخت نگیرد و معمولاً گندم برشته (قورقا) و هندوانه و سبزه و مغز گردو و نخودچی و کشمش می‌خورند.

 

در گیلان

هندوانه را حتماً فراهم می‌کنند و باورمندند که هرکس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگی نمی‌کند و در زمستان سرما را حس نخواهد کرد. «آوکونوس» یکی دیگر از میوه‌هایی است که در این منطقه در شب یلدا رواج دارد و به روش خاصی تهیه می‌شود.

در فصل پاییز، ازگیل خام را در خمره می‌ریزند، خمره را پر از آب می‌کنند و کمی نمک هم به آن می‌افزایند و در خم را می‌بندند و در گوشه یی خارج از هوای گرم اتاق می‌گذارند، ازگیل سفت و خام، پس از مدتی پخته و آبدار و خوشمزه می‌شود. آوکونوس (ازگیل) در اغلب خانه‌های گیلان تا بهار آینده یافت می‌شود و هر زمان هوس کنند ازگیل و تازه و پخته را از خم بیرون می‌آورند و آن را با گلپر و نمک در سینه کش آفتاب می‌خورند.

انتظار مردم کرمان

بنا به روایت مردم کرمان تا سحر انتظار می‌کشند تا از قارون افسانه استقبال کنند. قارون در پوشاک هیزم شکن برای خانواده‌های فقیر تکه‌های چوب می‌آورد. این چوب‌ها به زر دگرگون می‌شوند و برای آن خانواده، ثروت و روزی به همراه می‌آورند.

 

آیا می‌دانستید فلسفه شب یلدا چیست؟ یلدا ریشه در تاریخ و فرهنگ این سرزمین داشته و نمی‌توان مردم و یلدا را از هم جدا کرد.

 

 

حسرت بر دل نشسته

11 خرداد 1402 توسط دخترای از تبار دنا

#عطر_رضوی

 

چند روزی هست به نیت زیارت ضامن آهو شهر مان را ترک کردیم برای اولین بار دارم به زیارت باب الحوائج میروم من وشوهرم برای ماه عسل اومدیم. هرلحظه که نزدیک تر می‌شویم دل توی دلم نیست .بعداز گذاشتن وسایل در مسافرخانه به سمت حرم روانه می‌شویم قابل وصف نیست من از ورودی خواهران تنها وارد شدم عین گمشده در بهشت سرگردان وحیران با چشمانی گریان روی فرشهای حرم قدم میزنم نزدیک ضریح که میشوم از شلوغی جمعیت نمی‌توان جلو رفت در جلوی ضریح یک پیرزن از هوش می‌رود عقب می‌مانم که مباد کسی اذیت بشود به دیوار تکیه میدهم فقط به ضریح نگاه میکنم اشک امانم نمی‌دهد فقط سلام می دهم ودعا میکنم نمی دانم چقد طول کشید به عقب برمیگردم تا جای مناسب برای نماز پیدا کنم چند دقیقه نماز ودعایم طول می‌کشید دلم نمی‌خواهد از آنجا دور بشم با بغض کم کم برای بیرون آمدن آماده میشوم شاید سهم من همان یک سلام از فاصله چند متری تا ضریح بود

ولی میدانم که توی این مکان دعاها مستجاب هستن مثل دعای من که برای خودم نبود ومستجاب شد.

11 سال از آن روز می‌گذرد ومن ماندم آه اشک یک قطعه عکس ودلی پراز حسرت وآرزوی زیارتی دوباره😔😔

 

 

#اللهم_ارزقنا_زیارت 

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج

#به_قلم_خودم

 نظر دهید »

روایت زن مسلمان

11 خرداد 1402 توسط دخترای از تبار دنا

واژه ای که به قدمت تاریخ خسته از رنج های که بشر بر سر او آورده.

مسلمان،مسلمانان بودن،سخت ترین کاری است که یک انسان میتواند با آن دست وپنجه نرم کرد.

ازآن سخت تر#زن_مسلمان بودن هست

در دنیای که تمام حجمه ها سمت توهست چگونه می‌توان هم مسلمان ماندوهم زن.

طاغوت وظالم چه بلا های که به خاطر مسلمان بودن برسرمردم این کره خاکی نیاورد.

هر از گاهی که به فضای مجازی سری میزنم ،می‌بینم که افراد زیادی در کشور های خارجی مسلمان شده اند، کسانی که در اوج خوشبختی ورفاه ظاهری بوداند.ولی هیچ کدام این ها رضایت قلبی برای آنها نداشت.

از خانم های مدل،تا هنرپیشه،تا نویسنده،……که گذشته خود را کنار گذاشته وبه اسلام روی آوردند.

هرکجا که مسلمان هست محدودیت ظالم هم هست،خانم های که برای حفظ حجاب خود ،به گفته خودشان خود را محدودتر کرداند. نه از نظر اینکه مسلمان شده اند بلکه به خاطر ،درامان ماندان از دست سیاسیت های دولت هایشان درغرب.

زن مسلمان ایرانی باید به خود ببالد واز داشته های خود روزی هزار بار شکرگذار باشد.

نه تنها به خاطر حجاب او رامنع نمی‌کنند ،بلکه هر روز فرصت وشرایط را برای پیشرفت ورشد او درتمام عرصه هارا فراهم می‌کنند واز تلاش های او تجلیل می‌کنند .

 

واژه زن ،زندگی،آزادی که وسیله عیاشی مردان هوس باز شده را باید از نو نوشت

باید میگفت زن ،زندگی،بالندگی .درکجای دنیا به خاطر آزادی دیوار خانه هایشان را برمی‌دارند.

زن مسلمان همیشه آزاد وآزاده بوده وهست .اگر منظورازآزادی، پوشش ظاهری هست که هر موجودی متناسب خود پوشش دارد،اگر برداشتن پوشش آزادی است که حیوان ازانسان متمدن ترهست چون هیچ لباسی برخود نمی پوشد،حتی حیوان هم برای خود پوششی دارد.

شرم باد مردمی را که به خاطر آزادی از پوشش خود کم می‌کنند. 

 

زنان ودختران این سرزمین باید به غیرت پدران وبرادران وشوهران خود، ببالند که اجازه نمی‌دهند کسی به آنها نگاه چپ بیندازد.

چه خون دلها خوردن مادرانی که برای حفظ حجاب خود جوانان دسته گل ،خود را،تقدیم این انقلاب کردند.این انقلاب با خون رشید مردان آبیاری شد تا کسی تعرض به خاک،مال،جان،ناموس این مملکت نکند.نه این که خود ما بازیچه دست دولت های غاصب شویم.

 

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج. 

۱

#روایت_زن_مسلمان

 نظر دهید »

شکر گزاری

23 فروردین 1402 توسط دخترای از تبار دنا

‌
📚#حکایت

روزی کلاغی در کنار برکه نشسته بود.
آب می خورد و خدا را شکر می کرد.
طاووسی از آنجا می گذشت؛
صدای او را شنید و با صدای بلندی قهقهه زد.
کلاغ گفت:«دوست عزیز چه
چیزی موجب خنده تو شده است؟
طاووس گفت:« ازاین که شنیدم خدا را برای نعمت هایی که به تو نداده شکر می گویی»
بعد بال هایش را به هم زد و دمش را مانند چتری باز کرد و ادامه داد: «می بینی خداوند چقدر مرا دوست دارد که این طور زیبا مرا آفریده است؟!»
کلاغ با صدای بلندی شروع به خندیدن کرد.
طاووس بسیار عصبانی شد و گفت:«به چه می خندی ای پرنده گستاخ و بد ترکیب؟»
کلاغ گفت:« به حرف های تو، شک نداشته باش که خداوند مرا بیشتر از تو دوست داشته است؛ چرا که او پرهایی زیبا به تو بخشیده و نعمت شیرین پرواز را به من و ترا به زیبایی خود مشغول کرده و مرا به ذکر خود»

 

 

 نظر دهید »

مراقب آبروی هم دیگر باشیم

23 فروردین 1402 توسط دخترای از تبار دنا

🍁

🔴ملا و مرد توبه کار!

✍بعد از نماز ملانصرالدین در بلندگو گفت : آهای مردم همگی گوش کنید! میخواهم کسی را به شما معرفی کنم که قبلا دزد بوده،مشروب و مواد مخدر مصرف میکرده،زناکار و خلافکار بوده و. هیچ گناهی نیست که مرتکب نشده باشه ولی اکنون خدا او را هدایت کرده و همه چیز را کنار گذاشته است..

بعد گفت: بیا احمد جان بلندگو را بگیر و خودت برای مردم تعریف کن که چطور توبه کردی! احمد آمد و بلندگو را گرفت و گفت: مردم من یک عمر دزدی میکردم،معصیت میکردم،مال حروم میخوردم. خدا آبرویم را نبرد! اما از وقتی که توبه کردم این ملا هیچ کجا برای من آبرو نگذاشته است!

نتیجه اخلاقی: وقتی به امور و احکام دین آگاهی کامل نداریم مردم را دین زده نکنیم!اهمیت حفظ آبرو یکی از بزرگترین سفارشات اسلام هست که بر انجام آن تاکید بسیار فراوانی شده است…

 نظر دهید »

جمعه

01 اسفند 1401 توسط دخترای از تبار دنا

غروبامروز جمعه بود وهوا به شدت دلگیر شده بود اینگار آسمان هم ازنبودن کسی غمگین بود از غروبش مشخص بود کاش که که چشمان منتظرانت را اینگونه چشم انتظار نمی‌نمیگذاشتی ودعا مستجاب رابا لب های خودت می‌خواندی…

 

اللهم عجل لولیک الفرج

۲۸/۱۱/۱۴۰۱

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

یا حسین

جستجو

موضوعات

  • همه
  • امام خمینی ره
  • بدون موضوع
  • جوانمرد
  • حس خوب
  • حسرت بر دل نشسته
  • داستان کوچ ما
  • روایت زن مسلمان
  • شب یلدا
  • شکرگزاذی
  • غرفه حس خوب
  • غیرت دختر ایل من
  • نفرین مادر
  • پند
  • یک سبد سیب سرخ

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس